لبخند بزن خنده به لبهای تو زیباست
مانند ترک روی اناری که رسیده است
سلام
ببخشید بازم دیر اومدم
با یه شعر طنز در مورد پیاده روی مشهد که هر ساله برگزار میشه به روزم
در ابتدای جاده عرق سوز میشوم
باور کنید ساده عرق سوز میشوم
فرقی نمیکند چه نشسته چه خواب یا
حتی که ایستاده عرق سوز میشوم
دستی به پود رو دستی دگر به سه نقطه چین...
در حال استفاده عرق سوز میشوم
با سوز آه و ناله فقط راه میروم
با حالتی گشاده عرق سوز میشوم
حساسم آنقدر که همیشه درون شعر
با واژه پیاده عرق سوز میشوم
حتی هنوز هم که نگاهم به (فاظلی)1
هر جا که اوفتاده عرق سوز میشوم
در ابتدای راه فقط آه میکشم
تا انتهای جاده عرق سوز میشوم
1:یکی از بچه های پیاده روی
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۸۹/۰۶/۱۵ ساعت 4:51 توسط روح الله مردان خاني
|
یک دم بدم و جان دوباره بده مرا